چین خلبانان جنگی انگلیس را استخدام میکند
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۱۶۱۴۹
به نقل از خبرگزاری اسپوتنیک، چین قصد دارد ارتش خود را تا سال ۲۰۳۵ بهروز کند و شی جینپینگ، رئیسجمهوری این کشور اخیرا وعده داد که در بازپسگیری «مسالمتآمیز» تایوان، هرگز گزینه اعمال زور را کنار نخواهد گذاشت.
گزارش شده که به برخی از خلبانهای جنگی سابق انگلیس تا ۲۷۰ هزار دلار پیشنهاد شده تا ارتش چین را با نحوه کار هواپیماها و خلبانهای غربی آشنا کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دولت انگلیس در سال ۲۰۱۹ آگاه شد که تعداد اندکی از خلبانان سابق این کشور به استخدام چین درآمدهاند، اما به صورت موردی به این مسئله رسیدگی میکرد. حال آنکه در حال حاضر با کاهش محدودیتهای سفر که از همهگیری کرونا ناشی شده بود، این موارد افزایش یافتهاند و دولت انگلیس را وادار به ارسال هشدار اطلاعاتی به خلبانان این کشور کردهاند.
یک مقام غربی در بیانیهای گفت: آنها (خلبانان انگلیسی) گروه خوبی هستند که میتوانند این دانش را (به چین) منتقل کنند. توسعه تاکتیکها و تواناییهای نیروی هوایی چین از کمک خلبانان باتجربه غربی بهره میگیرد.
به گفته سخنگوی وزارت دفاع انگلیس، این کشور در حال «اتخاذ اقدامات قاطع است تا برنامه استخدام خلبانان سابق و فعلی انگلیس برای آموزش» نیروهای ارتش چین را متوقف کند. یک مقام دیگر به روزنامهنگاران گفت: اخیرا شاهد افزایش چشمگیر آن بودهایم و این یک مسئله در جریان است.
گفته میشود که این خلبانان توسط رابطهایی که با یک آکادمی پروازی در آفریقای جنوبی ارتباط دارند، استخدام میشوند.
این خلبانان که در کار با طیف گستردهای از هواپیماها (بجز اف۳۵) تجربه دارند، از جایجای ارتش انگلیس استخدام شده و تنها به نیروی هوایی سلطنتی این کشور محدود نمیشوند.
تا امروز هیچ موردی از نقض «قانون اسناد رسمی» توسط کارکنان سابق نیروی هوایی سلطنتی انگلیس به ثبت نرسیده است، قانونی بر اساس آن خلبانان سابق باید از قوانین کشوری و اطلاعات رسمی مربوط به امنیت ملی حفاظت کنند. با این حال، بیبیسی امروز (سهشنبه) گزارش داد که تا ۳۰ خلبان سابق انگلیس به چین رفتهاند تا اعضای ارتش آزادی خلق چین را آموزش دهند.
دولت انگلیس به خلبانان هشدار داده که اطلاعات محرمانه را در اختیار ارتش چین قرار نداده و در صورت دریافت پیشنهاد همکاری از سوی چین، مراتب را به وزارت دفاع گزارش دهند.
در همین راستا، انگلیس در حال تصویب قانونی است که سربازان این کشور را از ارائه خدمات آموزشی نظامی به نیروهای مسلح کشورهای متخاصم و غیر دوست، منع میکند.
جیمز هیپی، وزیر نیروهای مسلح انگلیس گفت: قبل از آنکه به کشورهای خارجی رفته و نیروی هوایی آنها را آموزش دهید، اول با وزارت دفاع (انگلیس) چک کنید و ببینید که آیا ما میخواهیم شما به آنها آموزش دهید یا نه!
او گفت: اگر کاری نکنیم، این اقدامات قطعا به مزیتهای دفاعی انگلیس و متحدان آن آسیب خواهد زد.
310310
کد خبر 1685080منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: چین انگلیس ایران و چین نیروی هوایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۱۶۱۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«آدرخش و رقص فانتومها» در نمایشگاه کتاب طنین میاندازد
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «آذرخش و رقص فانتومها» شامل خاطرات آزاده خلبان حسینعلی ذوالفقاری نوشته صادق وفایی بهتازگی توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده و در سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران عرضه میشود.
اینکتاب پس از «بیگانه با ترس» و «شبح دوستداشتنی»، سومینکتابی است که صادق وفایی درباره خلبانان نیروی هوایی بهویژه خلبانان شکاری بمبافکن فانتوم F4 نوشته است.
حسینعلی ذوالفقاری متولد ۱۳۳۰ است که پس از ورود به نیروی هوایی، برای آموزش به آمریکا اعزام شد و پس از بازگشت به ایران، هواپیمای فانتوم را برای پرواز انتخاب کرد. ذوالفقاری یکی از خلبانان پایگاه سوم شکاری همدان بود که در دوران خدمت خود با خلبانان و اسطورههایی چون قاسم پورگلچین، محمود اسکندری، داریوش ندیمی، فرجالله براتپور، جلیل پوررضایی و … همراه و همنفس بوده است. او از چهرههایی چون شهید مصطفی چمران، شهید احمد کشوری و ابوالحسن بنیصدر نیز خاطراتی دارد.
اینخلبان پس از پیروزیهای مراحل مختلف عملیات بیتالمقدس که بهمرور باعث آزادسازی خرمشهر شدند، در روز ۱۸ اردیبهشت یعنی یکروز پس از بمباران موفق پل استراتژیک و شناور عراق روی اروندرود توسط محمود اسکندری، در ماموریت بمباران ۴ کیلومتر از جاده عقبنشینی نیروهای دشمن در جاده جفیر _ طلاییه، مورد اصابت پدافند زمین به هوا قرار گرفت و با محمدعلی اعظمی خلبان کابین عقب خود بهطور ناگهانی از هواپیما خارج شد و به اسارت دشمن درآمد. او با تحمل بیش از ۸ سال اسارت و بودن در جمع اسرای مفقودالاثر، شهریور ۱۳۶۹ به میهن بازگشت.
ذوالفقاری از بازگشت از دوران اسارت، در قامت خلبان مسافربری به خدمت پرداخت و چندسال پیش بازنشسته شد.
خاطرات امیر آزاده خلبان ذوالفقاری در «آذرخش و رقص فانتومها» در ۹ فصل تدوین شدهاند که عناوینشان به اینترتیب است: «اتاق بازجویی و آنزن نامحترم»، «در ایران اجکت نداریم!»، «پشت پیکر شهدا پناه گرفتهایم!»، «مبارزه با دیوارهای زندان»، «شیر حلال!»، «رقص باله فانتومها بین درهها»، «رویای آنبانوی رویپوشیده»، «نقشه فرار» و «برنمیگردید، زنده بمانید و بپرید بیرون!».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم؛
* بعد از اچ ۳، عملیاتهای مهم ثامنالائمه، فتحالمبین و بیتالمقدس را داشتیم.
بله.
* که شما در پایان بیتالمقدس اسیر شدید. گفتید در بازجویی استخبارات وقتی نگهبان بالای سرتان به گردنتان ضربه میزد، چون قبلاً یک اجکت دیگر داشتید، درد شدیدی به گردنتان و ستون مهرهها هجوم آورد. فکر کنم الان به خاطره اولین اجکتتان رسیدهایم؛ زمستان ۱۳۵۹ پیش از آنکه در فروردین ۱۳۶۰ حمله به اچ۳ انجام شود.
بله. مربوط به بمباران العماره است که در مسیر برگشت از آن، اسکندری ناگهان سایت موشکهای عراقی که دزفول را بمباران میکردند، دید.
زدن العماره دوبار انجام شد. بار اول هشتفروندی بودیم با لیدری براتپور. اسکندری هم سابلیدر بود. ده روز بعد گفتند: «آنجا محل تجمع نیرو است. بروید بزنید!» طبق معمول، بمبهای خوشهای مال من بود. تمام بمبها را در ارتفاع دویستپایی میزدیم، ولی این را باید صدپا میرفتی بالا. وگرنه مسلح و فعال نمیشد.
در مرتبه دومی که رفتیم العماره را بزنیم، من چیزی از هدف و تجمع نیرو ندیدم. برای همین گفتم حیف است بمبهای گران خوشهای را که برای بیتالمال است، هدر بدهم. لاشه تانک و نفربر جلویمان بود. بههمینخاطر نزدیم و برگشتیم. سر همین عقیده بود که من ششبار با بمب برگشتم و نشستم.
* که خیلی کار خطرناکی است!
بله. بعضیها هم بودند که بمبهایشان را در مناطق پرتوپلا میزدند. نزدیک مرز ناگهان دیدم یکی از هواپیماها دارد با مسلسل جایی را میزند. صدایش در رادیو آمد. اسکندری بود: «بچهها هرکه هرچه دارد خالی کند اینجا. همانسایتی است که دزفول را میزند. کی بمب دارد؟» گفتم: «ذوالفقاریام جناب سرگرد! دارمتان!» گفت: «حسین، یاابوالفضل! همان سایت است! بزنش!» اینجا بود که حاجیات دیوانه شد. بمب و مهمات داشتم دیگر! اسکندری هم که گفته بود. دیگر حجت تمام بود. گفتم خدایا شکرت! چون افت داشت بمبهایم را نزده برگردم! ولی نمیخواستم بمبها را هدر بدهم و روی تانک سوخته مصرفشان کنم.
اینکتاب با ۲۳۶ صفحه و شمارگان هزار و ۲۵۰ نسخه منتشر شده است.
کد خبر 6093057 فاطمه میرزا جعفری